لطفا در وبلاگ من نظرات:
· www.Mannsword.blogspot.com یا من
· صفحه فیس بوک : "Apologetics امروز."
توسط تنها ایشان، دانیل
برای بیشتر از وبلاگ های بزرگ به عنوان این یکی به سایت وبلاگ دانیال فوق.
تکامل آن بود!
چگونه شما همیشه خلقتگرایی علمی و یا طراحی هوشمند (شناسه) disparaged به عنوان "تئورى Goddidit." شنیده چه این چیست؟ ادعای تدريجى که شناسه است نه علم اما راه محجبه گفت "خدا آن بود. اگر شناسه امتناع تعامل همان شواهد به عنوان پایان داستان!"دانشمند دیگر انجام.
با این حال، این هزینه فقط به راحتی به تکامل اعمال می شود: "تئورى Evolutiondidit." برنده جایزه نوبل فیزیک رابرت Laughlin ب، نوشت:
- تکامل توسط انتخاب طبیعی، به عنوان مثال، که چارلز داروین در اصل به عنوان نظریه بزرگ، به تازگی به بیشتر تابع به عنوان antitheory, بر برای سرپوش گذاشتن بر کاستی های تجربی شرم آور و مشروع یافته که مشکوک در بهترین حالت و در بدترین حالت حتی اشتباه به نام. پروتئین خود defies قانون عمل جرم? تکامل آن بود! خود ظروف سرباز یا مسافر پیچیده از واکنش های شیمیایی در مرغ تبدیل می کند? تکامل! مغز انسان در اصول منطقی می تواند بدون کامپیوتر تقلید می کند کار می کند? تکامل است علت! (جهان های مختلف: بازسازی فیزیک از پایین پایین، نیویورک: کتاب های اساسی، 2005 168-69)
بنابراین تفاوت بین شناسه و تئورى تکامل آنجاست؟ در هسته آن شناسه چهارم مجموعه علت کافی برای توضیح همه از پدیده های شگفت انگیزی از این جهان--زندگی، ریز تنظیم، قوانین فیزیک DNA آگاهی freewill – اما تکامل می تواند تنها گفت "آن را فقط به طور طبیعی اتفاق!" به طور طبیعی? که در آن طبیعی از آمد؟
خدا جایگزین--قوانین طبیعی - حذف شود، خدا یافت باید! با این حال، چه اشتباه است با اصلی بود؟
ما برای خدا سیمی: تدريجى توضیح کار?
عاقلانه یا سودآور به ما بینش احساسات و باور به خدا صرفا در نتیجه فرآیند تکامل آن است؟ تکامل بدون مشکل در این را مشاهده کنید. یک نوشته است:
- "ما وجدان همیشه سیگنال است که جهان مافوق طبیعی--است چرا که در واقع وجود دارد یکی نیست، اما به دلیل مکانیسم های تکاملی نهايی."
من فکر نمی کنم که به آنها را نوشتن به عنوان صرف واکنش های شیمیایی - همه ما درونی و برداشت میگیرد relativise – است. به عنوان مثال، آنچه میبینم (تجربه شیمیایی من، من را به عنوان واقعیت و به خصوص به عنوان من سوار دوچرخه من را از طریق ترافیک NYC آن من خوب، خدمت.
من متوجه شد که تجارب درونی کمی متفاوت هستند اگر چه نیاز به تفسیر کمی بیشتر. آنها به من اطلاع در مورد ماهیت واقعیت و روابط. من می دانم چون من می دانم آنچه که من نیاز و تمایل به آنچه باید دیگران.
به همین ترتیب، هنگامی که من احساس گناه و یا زمانی که من متوجه شدید مبارزه داخلی سعی کنید برای توجیه خودم، من دلیل آنها بیش از حد بازتاب واقعیت های عینی که سودآور به نزدیک به بررسی این احساسات است آموخته اند. اغلب احساس گناه بدان معنی است که من هستم گناه و باید انجام کاری درباره آن، مانند humbling خودم را به اعتراف من گناه. شگفت آور، زمانی که من این، پیدا کنم این است تسکین و حتی مرمت روابط من. چه اتفاقی و ظریف وضوح!
در حالی که تدريجى تصدیق خواهد کرد که این احساسات مشورت مزیت بقا، زمانی که آنها سعی در توضیح اعتقاد به خدا آنها مشکل بزرگ روبرو. آنها تائید می کنید که ما برای این باور سخت است، اما آنها جسم که شهود این مزیت بقا مشورت. در عوض، آنها ادعا خداست توهم و مانع از آن بشریت از مثبت به محیط زیست ساخت.
اگر تغییر تکاملی زیرا confers مزیت بقا و اعتقاد به خدا نشان دهنده یک نقطه ضعف گیرد، با این حال، آنها نمی توضیح منشاء تکاملی این باور.
علاوه بر این، اعتقاد به خدا با بسیاری از مزایای گسترده اذعان کرد همراه است. اگر تدريجى مایل به پذیرفتن دیگر بینش--عدالت، گناه، شرم - به نفع است، چرا که نه نیز اتخاذ اعتقاد به خدا!
در همین حال، تدريجى دوست من که ادعا می کند:
- "این فقط در مغز خود را، آن وجود ندارد. و من خوشحال است که وجود دارد هیچ حاکمی خونخوار مافوق طبیعی را در آسمان و رها.
اگر خدا "تنها در مغز [ما]"، سپس شفقت درست و نادرست و عدالت و گناه و نوع دوستی هستند بیش از حد. اگر شما اخراج خدا به عنوان واکنش شیمیایی، سپس شما باید همچنین اخراج و رد همه بینش ما را به عنوان واکنش های شیمیایی صرف.
در حالی که انکار وجود خدا تنبیهی ممکن است برخی از تسکین موقت و احساس آزادی استطاعت، من می خواهم به شما را از نزدیک مشاهده مصلحت اندیشی چگونه "رها و خوشحال" هستید با گذراندن سال. بستنی سلیقه، بزرگ است، اما زمانی که نگاه ما اثرات دراز مدت ارزیابی ما تغییر ممکن است.
No comments:
Post a Comment